English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
cycle stealing U حلقه ربایی
abduction U ادم ربایی
kidnapping U ادم ربایی
electrodynamics U کاهن ربایی
magnetism U اهن ربایی
magnetically U با کشش اهن ربایی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
electrolyze U تجزیه کردن بوسیله جریان برق
thermoelectricity U ایجاد جریان برق در اثرحرارت
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
electrophorus U الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
magnetic U اهن ربا اهن ربایی
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
smog U میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
hydrolyte U جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
lifemanship U متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
diplococcic U ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
diplococcal U ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
forand U وهمچنین
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
flowline U خط جریان
flows U جریان
fluor U جریان
flow U جریان
flowed U جریان
total current U جریان کل
conducting U جریان
rheostome U جریان بر
current U جریان
rede U جریان
proceeding U جریان
flushing U جریان
flushes U جریان
actions U جریان
flow line U خط جریان
flow limit U حد جریان
going U جریان
runoff U جریان
currents U جریان
conducts U جریان
flush U جریان
conducted U جریان
conduct U جریان
effluvium U جریان
coursed U جریان
afoot U در جریان
circulation U جریان
process U جریان
course U جریان
insets U جریان
courses U جریان
streams U جریان
in hand U در جریان
line of flow U خط جریان
gushes U جریان
gushed U جریان
gush U جریان
twayblade U جریان
streams U جریان اب
streamed U جریان اب
tide U جریان
streamed U جریان
processes U جریان
stream U جریان اب
circulations U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
action U جریان
affluxion U جریان
afflux U جریان
stream U جریان
in the air <idiom> U جریان
inset U جریان
income U جریان
biaxial deformation U خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
intermittent current U جریان متناوب
flood currents U جریان سیلابی
input current U جریان اولیه
energy flow U جریان انرژی
input current U جریان ورودی
interflow U جریان اب درونی
imaginary current U جریان راکتیو
ignition current U جریان احتراق
impluse U ضربه جریان
impluse current U جریان ضربهای
energizing current U جریان تحریک
inducing current U جریان القائی
flood current U جریان مدی
induction current U جریان القائی
electrode current U جریان الکترد
inductive current U جریان القائی
electric current U جریان الکتریسیته
electric current U جریان برقی
electric current U شدت جریان
effluxion U جریان بخارج
intermittent current U جریان تناوبی
electron current U جریان الکترونی
electron current U جریان الکترونها
emission current U جریان صدوری
increase of current U افزایش جریان
indravgnt U جریان درونی
electronic current U جریان الکترونها
induced current U جریان القایی
inflow U جریان بداخل
electronic current U جریان الکترونی
electron flow U جریان الکترونی
effective value U جریان موثر
insulation current U جریان ایزولاسیون
flow sheet U نمودار جریان
flow of production U جریان تولید
ground water runoff U جریان زیرزمینی
drains U جریان دادن
flow of income U جریان درامد
flow of expenditure U جریان هزینه
draining U جریان دادن
drained U جریان دادن
drain U جریان دادن
heat flow U جریان گرما
live ball U توپ در جریان
ground ball U توپ در جریان
flowlines U خطوط جریان
generation of current U تولید جریان
intensity of current U شدت جریان
interference current U جریان مزاحم
fusing current U جریان ذوب
free stream U جریان ازاد
free flow U جریان ازاد
gold flow U جریان طلا
inshore current U جریان اب ساحلی
fluidmeter U جریان سنج
flowmeter U جریان سنج
heavy current U جریان قوی
power current U جریان قوی
flow net U شبکه جریان
live U جریان دار
lived U جریان دار
field current U جریان میدان
idle current U جریان کور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com